پیش نوشت: آنچه در ادامه خواهید خواند، شرحی مختصر از تفاوت تولید محتوا و خلق محتوا است تا با بهره از آن بهتر بتوانیم تصمیم بگیرم میخواهیم برایمان خلق محتوا صورت بپذیرد یا تولید محتوا.
تولید کننده محتوا یکی از ترمهایی است که در حدود دو سال گذشته، بسیار بیش از پیش میشنویمش. میتوان گفت پس از وارد شدن ترمِ تولید محتوا همراه با بازاریابی محتوایی و استراتژی محتوا (به بیانی دیگر استراتژی بازاریابی محتوایی)، شغل تولید کننده محتوا نیز در ایران شکل گرفت (که البته در دیگر کشور، پیش از ایران شاهدش بودهایم).
تولید محتوا یا خلق محتوا (تولید کننده محتوا یا خالق محتوا)
بیش از هر چیز کلمه «تولید» ذهنمان را احتمالن بهسوی کارخانههایی خواهد برد که در آنها رباتها در حال ساخت خودرو، تلفن هوشمند و … هستند.
تولید کننده محتوا نیز فعالیتی بهمانند همان رباتها که در کارخانه نقش تولید کننده را داشتند، بر عهده میگیرد.
ورودی میدهید: «یک محتوای دو هزارکلمهای پیرامون تصفیه کننده هوا» و خروجی یک محتوای دو هزارکلمهای دریافت خواهید کرد.
شما با پرداخت مبلغی اندک، یک محتوای تولید شده خریدهاید. تفاوتی نمیکند آن را من تولید کنم یا فرد دیگری. درنهایت متناسب با مبلغ پرداختی شما (که در یک بازه تقریبی مشخص قرار دارد)، در یک روز کاری، محتوای شما تولید و به شما ارائه میشود (اگر بیش از یک روز برای تولید محتوا زمان تخصیص داده شود، در عمل صرفه اقتصادی ندارد).
در سوی دیگر تولید محتوا، خلق محتوا و خالق محتوا قرار دارد.
خالق، خلق میکند و بهتبع منابع بسیار بیشتری نیز از شما خواهد گرفت. من پیرامون «دستگاه تصفیه هوا» آگاهی ندارم، اما اگر بخواهم محتوایی تولید کنم، در یک روز همهچیزدانِ زمینه دستگاه تصفیه هوا میشوم (در حدی که مشخص نشود، هیچ از این حوزه نمیدانم).
در سوی دیگر اگر خودم را خالق محتوا بنامم، میگویم خلق فرایندی است هزینهبر. هر فردی توانایی پرداخت هزینه آن را ندارد؛ و البته هر فردی نیز نمیفهمد تفاوت تولید و خلق محتوا در چیست.
برای آنکه در حوزه مدنظر شما خلق محتوا کنم، نیاز دارم چند ده روزی در محیط کسبوکار شما قرار بگیریم. با ترمها و اصطلاحاتی که در این حوزه بهکاربرده میشود، آشنا شوم. بتوانم به درک بهتری از ارزشهای شما برسم تا بتوانم آن را در محتوایی که خلق میکنم منعکس کنم. از مزایای شما آگاه شوم تا آن را با مخاطبان در میان گذارم.
خلق محتوا بر پایه برنامه ریزی است. البته مفهوم استراتژی محتوا، کلانتر از برنامه ریزی موردنیاز برای خلق محتوا است؛ اما در تولید محتوا، همین برنامه ریزی حداقلی نیز وجود ندارد.
در تولید محتوا، درنهایت ما یک مزرعه محتوا خواهیم داشت. در این مزرعه برخی محتواها بیشتر رشد کردهاند و برخی نحیفاند و در حال مرگ. علف هرز برخی از نقاط مزرعه را بلعیده، رسیدگی به مزرعه برایمان مفهومی ندارد و … .
در خلق محتوا، ما سعی در ایجاد محیطی داریم که بهدقت زیر نظرش داریم. ما شاخص تعریف میکنیم. ما هر محتوایی را منتشر نمیکنیم. محتوای اولمان با محتوای صدممان، یک بنیان مشترک دارند، اما در آنها نوعی پیشرفت و توسعه را شاهدیم.
خلق محتوا ارزشمندتر و اثرگذار است؛ اما به همین میزانِ عمیق بودن، منابع بیشتری نیز میطلبد (خر و خرما باهم جمع نمیشوند).
در نوشتههای آینده به این خواهم پرداخت که فرد کارفرمایی که میخواهد محتوا تولید کند و فرد کارفرمایی که میخواهد محتوا خلق کند، چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند.